آمدم ولی نرسیدم، آمدم ولی باز نگشتم.

اگر بخواهی در دیروز بمانی به فردا نمیرسی . ﺭِﮔﺎ در زبان کُردی به معنای راه و مسیر میباشد.

آمدم ولی نرسیدم، آمدم ولی باز نگشتم.

اگر بخواهی در دیروز بمانی به فردا نمیرسی . ﺭِﮔﺎ در زبان کُردی به معنای راه و مسیر میباشد.

آمدم ولی نرسیدم، آمدم ولی باز نگشتم.

امشب آرام بخواب
خدا از هرچیزی که
قرار است فردا با آن روبرو شوی
بزرگ تر است...!

. -. -. -. -. -. -. -. -. -. -. -. -.-.

آرزو میکنم
کتابهای خوب بخوانی
آهنگهای خوب گوش کنی
عطرهای خوب ببویی
با آدمهای خوب حرف بزنی
و فراموش نکنی که
هیچوقت دیر نیست
بودن کسی که میخواهی...

بایگانی

۲ مطلب با موضوع «قدم به قدم» ثبت شده است

 

 

اینجا لیستی از 30 کاری را عنوان می‌کنم که هیچوقت نباید در حق خودتان انجام دهید.


1. با آدم‌های نادرست نشست و برخاست نکنید. زندگی کوتاه‌تر از آن است که بخواهید وقتتان را با کسانی بگذرانید که خوشبختی را از شما می‌گیرند.
2. از مشکلاتتان فرار نکنید.
3. به خودتان دروغ نگویید. به هر کس دیگری در دنیا می‌توانید دروغ بگویید به جز خودتان.
4. نیازهای خودتان را پنهان نکنید. دردناک‌ترین مسئله این است که وقتی شدیداً درگیر دوست داشتن کسی هستید، خودتان را فراموش کنید و یادتان برود که شما هم فردی خاص هستید. بله، باید به دیگران کمک کنید اما به خودتان هم همینطور.
5. سعی نکنید کسی باشید که نیستید. خودتان باشید و مطمئن باشید آنهایی که باید، دوستتان خواهند داشت.

6. درگیر گذشته نشوید.
7. از اشتباه کردن نترسید.
8. خودتان را بخاطر اشتباهات گذشته‌تان سرزنش نکنید.
9. سعی نکنید خوشبختی را بخرید. خیلی از چیزهایی که آرزو داریم داشته باشیم گران هستند. اما حقیقت این است که چیزهایی که واقعاً ما را خوشحال و راضی می‌کنند کاملاً رایگان‌اند: مثل عشق، خنده و تلاش در جهت علایقمان.

10. سعی نکنید برای خوشبختی‌تان به دیگران تکیه کنید.
11. وقت تلف نکنید. زیاد فکر نکنید چون اینکار فقط مشکل‌تراشی می‌کند.
12. فکر نکنید آماده‌ نیستید. هیچکس هیچوقت وقتی فرصتی پیش می‌آید، 100% آماده نیست. چون بیشتر موقعیت‌های عالی زندگی ما را مجبور می‌کند که فراتر از محدوده امنمان قدم برداریم و این یعنی احساس راحتی نخواهیم داشت.
13. به دلایل نادرست درگیر هیچ ارتباطی نشوید.

14. بخاطر اینکه روابط قبلی تان موفقیت‌آمیز نبوده‌اند، روابط جدید را رد نکنید.
15. سعی نکنید با همه رقابت کنید.
16. به دیگران حسادت نکنید.
17. دست از شکایت کردن و دلسوزی برای خودتان بردازید.

18. کینه‌توزی نکنید.
19. نگذارید دیگران شما را تا سطح خودشان پایین بکشند.
20. وقتتان را برای توضیح دادن خودتان برای دیگران تلف نکنید.
21. هیچوقت بدون وقفه انداختن کاری را پشت سر هم انجام ندهید.

22. زیبایی لحظات کوچک را نادیده نگیرید.
23. سعی نکنید همه چیز ایدآل و بی‌نقص باشد. دنیای واقعی به ایدآل‌گراها جایزه نمی‌دهد، به کسانی پاداش می‌دهد که کار انجام می‌دهند.
24. آسان‌ترین راه را دنبال نکنید. زندگی آسان نیست، مخصوصاً وقتی برای به دست آوردن چیز باارزشی برنامه‌ریزی می‌کنید.
25. اگر همه چیز بر وفق مرادتان نیست، تظاهر نکنید که اینطور است.

26. دیگران را بخاطر مشکلاتتان مقصر نکنید.
27. لازم نیست برای همه، همه‌کس باشید. اینکار غیرممکن است و فقط خسته‌تان خواهد کرد. اما لبخند زدن به دیگران می‌تواند دنیا را تغییر دهد.
28. زیاد نگران نباشید.
29. روی چیزی که نمی‌خواهید اتفاق بیفتد متمرکز نشوید. روی چیزهایی متمرکز شوید که می‌خواهید اتفاق بیفتند. تفکر مثبت از لازمه‌های هر موفقیت است. اگر هر روز صبح با این فکر بیدار شوید که اتفاقی فوق‌العاده در زندگی‌تان خواهد افتاد، و به آن توجه دقیق کنید، خواهید دید که حق با شما بوده است.
30. اخرین و مهترین چیز این است که: قدرنشناس نباشید.

 

پ ن ١: اینکه من اینارو نوشتم معنیش این نیست مو بمو همشو دارم عمل میکنم

پ ن ٢: ایده آل گرا بودن برای بودن بهترین ورژن از خودت بهترین کاریه که میتونی در حق خودت بکنی

 

 

 

Rega
۲۹ بهمن ۹۹ ، ۲۳:۲۳ ۶ نظر
ﭼﯽ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ پنج ﺳﺎﻝ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺳﺮﺍﻍ ﻭﺑﻼ‌ﮒ ﻧﻮﯾﺴﯽ؟
ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﯾﻪ ﺣﺴﯽ ﺗﻮﯼ ﺑﻼ‌ﮒ ﻫﺎﯼ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭼﻨﻞ ﻧﻮﯾﺴﯽ ﺗﻮ ﺗﻠﮕﺮﺍﻡ ﻭ ﯾﺎ ﭘﺴﺖ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﻨﺴﺘﺎﮔﺮﺍﻡ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻩ.
ﯾﻪ ﺷﺐ زمستانی ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻟﮕﯿﺮ و تنها.
ﯾﻪ ﺣﺲ ﺧﻔﻘﺎﻧﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﻭﻧﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺷﺪﻡ.
ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺘﻪ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﺣﺮﻑ ﻧﻤﯿﺰﻧﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻗﻢ ﺭﻭ ﺑﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻫﺪﺍﻓﻢ برنامه میچینم و ﺗﻼ‌ﺵ ﻣﯿﮑﻨﻢ.
ﺍﻫﺪﺍﻓﯽ ﮐﻪ ﻗﺒﻼ‌ً ﯾﮏ ﺭﻭﯾﺎﯼ ﺭﻧﮕﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﺍﻻ‌ﻥ ﯾﮏ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺟﺪﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻡ ﺷﺪﻧﺪ.
 
ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﮔﻮشی ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺩﺭﺩ ﺩﻟﻬﺎﻡ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺗﺮﮐﻢ ﮐﺮﺩﻧﺪ...
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻭﻗﺘﯽ هم که ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻫﻤﺶ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺳﻨﮓ ﺍﻧﺪﺍﺯﯼ ﺗﺎ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻭ ﺩﻟﮕﺮﻣﯽ.
 
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﻗﺮﺍﺭﻩ ﭼﯽ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﺩ.
ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ.
ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ.
 
ﺍﮔﺮ ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ ﻗﺎﻋﺪﺗﺎً ﺑﺎﯾﺪ ﯾﻪ ﺗﻼ‌ﺷﯽ ﺑﮑﻨﻢ ﺗﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮﺵ ﺑﺪﻡ.
 
ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯿﺸﻪ!!
ﺁﯾﻨﺪﻩ ﯼ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺭﺍﺿﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ!!
مﯿﺪﻭﻧﻢ...
ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﻭ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﻭﻟﯽ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺣﺘﯽ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻢ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺣﻖ ﻣﻄﻠﺐ ﺍﺩﺍ ﻧﻤﯿﺸﻪ.

ﺁﻥ‌ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻫﻞ ﻧﻮﺷﺘن باشند ﭼﻪ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﻓﻦ ﺑﺎﺷﻨﺪ و یا ﺑﻪ ﺣﮑﻢ ﺩﻟﺸﺎﻥ ﺑﻨﻮﯾﺴﻨﺪ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻗﻠﻢ ﮔﺎﻫﯽ رو برمیگرداند.
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺗﺎ نوک قلمت ﻫﯽ ﺑﺮﺳند، ﻫﯽ ﺗﻮ ﺑﯿﺨﯿﺎﻟﺸﺎﻥ ﺷﻮﯼ، ﻗﻠﻢ ﻗﻬﺮ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ.
ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﻓﺮﺽ که ﺧﻮﺩﺕ ﻫﻢ ﻣﺒﺘﻼ‌ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﻪ ﺟﻨﻮﻥ ﻧﻨﻮﺷﺘﻦ...
ﺟﻨﻮﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﺕ ﺑﯿﻔﺘﺪ دیﮕﺮ ﻗﻠﻤﺖ ﺩﻟﺶ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺻﺎﻑ نمﯽ‌ﺷﻮﺩ...
ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻼ‌ﺵ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎﻫﻢ آﺷﺘﯽ ﮐﻨیﻢ..
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺳﺎﺩﻩ را بیارم، ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺑﭽﯿﻨﻢ...
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻧﻮﺷﺘن سرﻣﺴﺘﻢ ﮐﻨﺪ...
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﻔﻬﻤﻢ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ کنم با نوشتن...
Rega
۲۴ دی ۹۹ ، ۲۲:۱۵ ۷ نظر